عشق و محبت

#زمان تصمیم م‌گیرد چه کسی را در زندگیت ملاقات خواهی کرد، قلبت تصمیم می‌گیرد چه کسی را در زندگیت می‌خواهی، و رفتارت تصمیم می‌گیرد چه کسی در زندگیت میماند. بیشتر »

ذهن های بزرگ در مورد ایده ها حرف میزنن، ذهن های متوسط در مورد اتفاقات، و ذهن های کوچیک در مورد مردم. #آنا_النور_روزولت بیشتر »

#چه زیبا میشد این دنیا اگر شاه و گدا کم بود اگر بر زخم هر قلبی همان اندازه مرهم بود چه زیبا میشد این دنیا اگر دستی بگیرد دست اگر قدری محبت را به ناف زندگانی بست چه زیبا میشد این دنیا کمی هم با وفا باشیم نباشد روزگاری که نمک بر زخم هم پاشیم چه زیبا میشد… بیشتر »

#جاهلیت ریشه در درون دارد و اگر آن مشرک بت پرست که در درون آدمی است، ایمان نیاورد؛ چه سود که بر زبان لا اله الا الله براند؟ کتاب فتح خون / ص 11 #پسرک نویسنده/آدام #شهید آوینی بیشتر »

موازنه‌ی قدرت در دنیای امروز بر سلاح‌های اتمی استوار شده است. آنها مثل گرگ‌هایی متخاصم رو در روی یکدیگر ایستاده‌اند و چشم به دندان‌های هم دوخته‌اند. آنچه که این گرگ‌ها را از تهاجم باز داشته است، رحم و عطوفت و بشردوستی و جوانمردی و عدالت نیست؛ آنها از… بیشتر »

بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا می زنید و از عاشورا ؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم ، نه یک بار نه دو بار … به تعداد شهدایمان زندگی به خون وابسته است و پیکر… بیشتر »

#بخند ! آنقدر جانانه،که دل تمام ثانیه ها شاد شود این نهایت مهربانی توست درحق دنیایی ؛ که در برابر حجم غمهایمان کم آورده ! بیشتر »

#درست وقتی می گویی فراموشش کردم آهنگی پخش می شود کسی مثل او می خندد یک نفر عطرے می زند که بوے او را می دهد و همه ے فراموشی هایت هدر می رود … بیشتر »

آنجا که “عشق” ، خیمه زَنَد، جاے عقل نیست!!! #سعدی بیشتر »

#پاییز فصل آزادی است برگ ها به جای صرفا سبز بودن می توانند زرد، قرمز، قهوه ای و نارنجی بودن را انتخاب کنند بیشتر »

#کــــاش جایــــی برویــــم تابلویــــی داشـتــــه باشـــــد کــــه رویــــش خـــــدا نـوشتــــه باشـــد : پــــــایــــــان تمــــــــام دلتنگـــی هــــــا …! بیشتر »

#لازم هم نیست شعر بگویی فقط باش .. لبخند بزن .. حرف بزن .. این یعنی :"شعر” یا نه راه برو من نگاهت کنم بیشتر »

زن هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود تا اینکه بیمار شد مدتی بود که از سردرد های مزمن رنج می برد.شبی از شب ها سردرد زن شدت گرفت طوری که منجر به بی حالی و تهوع شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش برای حمل و نقل کالا در شهر استفاده می کرد… بیشتر »