اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

عشق و محبت

هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد بـود ..! میــــدانی چــــــــــــرا ؟؟؟ مـــــردانـــگی میــخواهـــــد مــــــــانـدَن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزَنــد

جستجو

موضوعات

« حشره دعاخواندلم می خواست »

گاهی باید جسارت آزاد شدن را داشت...

1398/05/15

  04:01:00 ب.ظ, توسط سيد فريبا سجاديان مرزبالي  
موضوعات: بدون موضوع

گاهی باید جسارت آزاد شدن را داشت...

#گاهی باید جسارت آزاد شدن را داشت…
گاهی باید بگذاری دلت از همه چیزها و همه کسانی که وابستگی به بودن شان رنجت میدهد، آزاد شود… می دانی؟
“هراس از دست دادن هاست” که آدم را به مرز تحقیر شدن می رساند…
به مرز تن دادن به چیزهایی که باورشان نداری…
به مرز پذیرفتن کارهایی که دوست شان نداری…
به مرز نابود شدن…
دیده نشدن…
تنها شدن… اما وقتی تمام قفس های دلت را بگشایی،
آنچه که سهم تو از زندگی و عشق و … باشد می ماند،
و هر چه رفتنی ست می رود …


فرم در حال بارگذاری ...