« به دنبال زیباترینها باش | محال است آدمی » |
((دل به یار و سر به کار ))
روایت یک داستان واقعی!!
چند روز پیش کیف مدرسه ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات.
نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ های هرکدوم خراب شده بود
«کاغذ رسید» رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد
یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده.
دو روز بعد، حدود ساعت 11 شب برای تحویل کیف ها مراجعه کردم.
هر دو تا کیف تعمیر شده بودند.«کاغذ رسید» رو تحویل دادم
و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار بمن گفت:
« شما میهمان امام زمان-عج- هستید! هزینه نمی گیرم،
فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید!»
از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم!
گفتم: تسبیح صلوات رو حتما می خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول
کنید! آخه شما زحمت کشیده اید و کار کرده اید
گفت: این نذر چند ساله منه. هر صدتا مشتری ،
پنج تای بعدیش نذر امام زمانه!
بعد هم دسته قبض هاشو بمن نشون داد!
هر از چندگاهی روی ته فیش قبض ها نوشته شده بود:
«میهمان امام زمان!»
گفت این یه نذر و قرار دادیه بین من و امام زمان(عج)
و نفراتی که این قبض ها به اونا بیفته،؛ هرکاری که داشته باشن،
مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن!
اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی
کردم، کیفها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون!
اون شب رو تا مدتها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکار
عزیز فکر میکردم! به این فکر کردم که اگر همه ماها در همین حدهم
که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون
و اطرافیانمون میفته!
من تصمیمم رو گرفتم. اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو
برای دیگران هم نقل کنم!
به امید تعجیل در ظهورش
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
فرم در حال بارگذاری ...