صفحات: << 1 ... 65 66 67 ...68 ...69 70 71 ...72 ...73 74 75 ... 989 >>
عادت شده
این شب ها بی اختیار
رأس ساعت دلتنگی
می ایستم روبروی قاب عکست
به تماشای تویی
که خبری ازمن نداری.
وقتی میدانید یک نفر #دوستتان دارد
وقتی میدانید #حضورتان مهم است
حتی در حد چند ثانیه…
وقتی میدانید اگر بی خبرش بگذارید
خود خوری میکند…
وقتی همه ی این ها را #بهتر از خودش میدانید
پس چرا یکهو غیبتان میزند؟!
چرا میروید و دیگر خبری ازتان نمیشود؟!
پیش خودتان چه #فکری میکنید؟!
لابد میگویید مشکل خودش است
میخواست دوست نداشته باشد…!!
اینطور که نمیشود جانم! مثل این میماند که
تو با هزار امید و آرزو پیش دکتر بروی
بعد دکتر بگوید من کار دارم
میخواستی مریض نشوی…!
میبینی…؟! همین قدر درد دارد
کسی هست،
که در سکوت دوستت میدارد،
در سکوت احترامت میکند،
و میان خودش و جاناش
تو را آرزو میکند،
دور میشود،
وقتی میبیند که تو با دیگری سرگرمی؛
غرورش او را از نزدیک شدن به تو باز میدارد،
و به عشق بسنده میکند،
به خاطر عشق!
<< 1 ... 65 66 67 ...68 ...69 70 71 ...72 ...73 74 75 ... 989 >>