صفحات: << 1 ... 426 427 428 ...429 ...430 431 432 ...433 ...434 435 436 ... 945 >>
روزی سلیمان پیامبر در میان اوراق کتابش جانوران ریزی را دید که صفحات او را خورده و فرو برده اند. در خیال خود از خداوند میپرسد:
غرض از خلقت اینها چه بوده است؟
در حال به سلیمان خطاب میرسد که به جلال و جبروت خودم سوگند که هم اکنون همین سوال را این ذره ناچیز درباره خلقت تو از من پرسید…
دعوا را کش ندهید !!
وقتی بحثتون میشه و دلخوری پیش میاد نگذارید دلخوری به روز بعد بکشه.
از دل هم دربیارید و بی تفاوت نخوابید.
این حس بی تفاوتی از تلخ تریناست که روان نامزد یا همسرتو آزار میده. همون شب ناراحتی رو چالش کنید و روز بعدتون رو با شادی و رضایت ازهم شروع کنید وگرنه روزی که با ناراحتی از شب قبل شروع بشه، اون روز هم هدر میره …
اگه گذشت آدمو کوچیک میکرد
خدا با این همه گذشتش اینقدر بزرگ نبود ..
سعی کنید حتی تو لحظات ناراحتی و دلخوری کنارهم باشید و جا رو از هم جدا نکنید…
?ده جمله کوتاه و تاثیر گذار از
#استاد الهی_قمشه_ای
1-قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید..قرار است آن را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید…
2-اعتماد ساختنش سالها طول میکشد ، تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ابد…
3- ایستادگی کن تا روشن بمانی ؛شمع های افتاده خاموش می شوند…
4- دوست بدار کسی را که دوستت دارد حتی اگر غلام درگاهت باشد؛دوست مدار کسی را که دوستت ندارد حتی اگر سلطان قلبت باشد…
5- هیچ کدام از ما با “ای کاش”، به جایی نرسیدهایم…
6- “زمان” وفاداریه آدما رو ثابت میکنه نه “زبان” …
7- همیشه یادمون باشه که نگفته هارو میتونیم بگیم اما گفته هارو نمیتونیم پس بگیریم …
8- خودبینی، دیدن خود نیست،خودبینی، ندیدن دیگران است…
9- هیچ آرایشی شخصیت زشت را نمی پوشاند !
10- آدمـها را به انــدازه لــیاقــت آنها دوست بدار و به انــدازه ظــرفــیت آنها ابراز بدار
ما برای #عیب های دیگران
قاضی های دقیق
و برای عیب های خودمان
وکیل مدافعانی چشم پوش هستیم.
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت : ” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد .
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم .”
کرمک ریز در قعر دریا در دل سنگ از قلم نیفتاده و رزق خود را از خدا گرفته است!
آیا ممکن است انسانی در روی زمین از قلم بیفتد و از رزق مقدر خود محروم گردد؟
? «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا…» (هود/ 6)
☘ هیچ جنبنده ای در زمین نیست جز آن که روزی آن بدست خداست
<< 1 ... 426 427 428 ...429 ...430 431 432 ...433 ...434 435 436 ... 945 >>