صفحات: << 1 ... 384 385 386 ...387 ...388 389 390 ...391 ...392 393 394 ... 989 >>
#بهترین آرزو اینـہ ڪـہ
ڪسے اسیر آدماے یڪروزہ نشه!
اصلا میدونے آدماے یڪروزہ ڪیا هستن؟!
تویِ یڪروز میبینیشون،
بعدش هزار روز بهشون ؋ـڪر میڪنی…
هزار ساعت باهاشون قدم میزنی…رویا مے باـ؋ـی!
آخرش هم
ڪلے آدمِ ڪـہ یڪ عمرہ ڪنارتن،
اما تو هنوز درگیر اون یڪ ساعتـہ هستی…!
#خودمان رو گول نزنیم…
همـہ چیز را گردن سرنوشت نیندازیم.!
تقدیر چیست؟ حڪمت چیست؟
“او” نخواست،
“او” و؋ـادارے را نمے دانست، “او” راـہ عاشقے را نمے دانست،
“او” تعهدے بر قول و قرارمان نداشت،
“او” وجدانے در وجودش نداشت
“او” حس و عاطـ؋ــہ اے نداشت
همین…
مگر میشود عاشق بود و ر؋ـت؟
مگر میشود گریـہ معشوق خود را دید و
حسے نداشت؟ از محالات است!!
اصلا غیر ممڪن است…
خودمان را گول نزنیم؛
“او” آمدہ بود ڪـہ برود
“او” انتخابے اشتباـہ بود
اشتباهے از دل و احساسات ما همین…!
#خودم را
قانع میڪنم
ڪـہ شاید نمیخواند
ڪـہ شاید بـہ گوشش نمیرسد
ڪـہ شاید مردم شهر
خبر دارش نمیڪنند
از حجم دلتنگے ام…
مگر میشود
یڪ نـ؋ـر جان دادنت را ببینند
بداند مخاطبِ
تمام شعرهایش هستی…
و سراغت را نگیرد…!؟
#بگذار عشق مددکار
رشد روحی تو باشد
بگذار عشق غذای قلبت باشد
و اکسیر شهامتی که با آن
قفل دل بگشایی
نه برای یک تن
که برای تمام هستی…!
#از آغاز این جهان
فقط تو بودی و من
که نه درخت
سیبی بود
و نه گندم زاری وسیع
که نه هبوط بود
و نه وسوسه ای
اما دو چشم
سیاه بود
و گیسوانی بلند
و لب هایی
به سرخی انار
و اغوش گرمی
که کمتر از
گندم و سیب نبود…
<< 1 ... 384 385 386 ...387 ...388 389 390 ...391 ...392 393 394 ... 989 >>