صفحات: << 1 ... 120 121 122 ...123 ...124 125 126 ...127 ...128 129 130 ... 989 >>
وصیتنامه #سردار_شهید_علیرضا_بلباسی:
“مردم ارزش گندم بیشتر است یا ارزش نان؟! اما اگر گندم بخواهد ارزش پیدا کند باید زیر سنگ عظیم آسیاب خرد شود و باید در تنور داغ چند صد درجه تاب و تحمل داشته باشد همان تنوری که علی(ع) سر را تا ناف داخل گرمای آن می کرد و با خود می گفت: بچش گرمای تنور را تا از بچه های یتیم شهدا غافل نباشی و بالاخره بهشت را به بها می دهند نه به بهانه و اگر امروز در کاروانیان حسین(ع) ثبت نام نکنیم و عازم نشویم فردا ما را در صف این کاروانیان راه نخواهند داد و از ما نام و نشانی نخواهند پرسید …”
#سردار_شهید_علیرضا_بلباسی(سمت راست)
نام پدر: رسول
متولد: 1332/7/14 روستای آسور، فیروزکوه
شهادت: 1365/12/12 شلمچه
#ب یاد شهدا
أخوی عمار!بہ گوشے؟
به بچہ ها بگو: ما کہ رفتیم
ولے حواسشوݧ بہ"حیات عند رب” شہدا باشہ!
خط بخط هرچه تو فضاے مجازے مےنویسݧ رو همہ شہدا مےبینݧ!
نڪنہ شرمنده شہدا بشݧ.
#ب یاد شهدا
کلام شهید:
“مردم بدانید که درمکتب ما، شهادت مرگی نیست که دشمن بر ما تحمیل کند و این آخرین پیام هر شهیداست که «همیشه راه حسین(علیه السلام) باقی است و یزیدیان برفنا…”
خواهر بزرگوار شهید:
“پیکر برادرم رو که آوردند؛ همه ی پیکرش شده بود 10 کیلو…
18 روز روی رمل داغ و آفتاب سوزان مونده بود… علی برادرم اجازه نداد تا ما پیکر برادر شهیدم رو ببینیم میگفت اونقدر آفتاب فکه شدید بود که تا به پیکر دست میزدیم تکه تکه میشد مانند علی اکبر حسین(علیه السلام) اربا اربا شد…”
پ.ن: در مورد وصیت نامه شهید هم بنا به گفته خواهرشون، چون شهید معاون اطلاعات عملیات لشگر 10 سیدالشهدا بود لذا وصییت نامه ایشون در13 صفحه به دلیل مسائل امنیتی به دست رهبر آن زمان حضرت امام خمینی(ره)ماند…
فرمانده گردان المهدی
ولادت: 12 اردیبهشت 1341
شهادت: 13 اردیبهشت 1365، فکه
مزار: بهشت زهرا(سلام الله علیها)، قطعه 24
#ب یاد شهدا
<< 1 ... 120 121 122 ...123 ...124 125 126 ...127 ...128 129 130 ... 989 >>